جدول جو
جدول جو

معنی نمونه سازی - جستجوی لغت در جدول جو

نمونه سازی
(نُ / نِ مو نَ / نِ)
اولین نمونۀ یک رسم، نقاشی یا طرحی معماری که فقط معرف تقسیمات عمده آن است. (فرهنگ فارسی معین). ساختن یک یا چند عدد از مصنوعی به عنوان نمونه برای مشاهده و تصویب سفارش دهنده، تا پس از موافقت او به مقیاس وسیع و تعداد زیاد از آن مصنوع ساخته شود
لغت نامه دهخدا
نمونه سازی
اولین نمونه یک رسم نقاشی یا طراحی معماری که فقط معرف مجموعه تقسیمات عمده آن است
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گونه سازی
تصویر گونه سازی
چهره سازی، چهره پردازی، نقش کردن صورت
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
در نقاشی، چهره پردازی و صورت کشیدن باشد. (از تاریخ عالم آرای عباسی ج 1 ص 176)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نُو حَ / حِ)
نوحه گری. نوحه سرائی:
از بس که نمود نوحه سازی
بخشید دلم بر آن نیازی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
نقش کردن صورت چهره سازی: اما کسی بهتر از او گونه سازی و چهره پردازی نکرد
فرهنگ لغت هوشیار
تمهیدمقدمه، مقدمه چینی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
مثالٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
Exemplary, Prototypical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
exemplaire, prototypique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
exemplar, prototípico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
örnek, prototipik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
نمونہ , نمونہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
เป็นแบบอย่าง , ต้นแบบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
דגם , טיפוסי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
模範的な , 原型の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
示范性的 , 原型的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
mfano
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
모범적인 , 프로토타입의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
আদর্শ , আদর্শিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
teladan, prototipikal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
ejemplar, prototípico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
आदर्श , आदर्श
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
esemplare, prototipico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
voorbeeldig, prototype
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
зразковий , типовий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
примерный , прототипический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
wzorcowy, prototypowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نمونه ای
تصویر نمونه ای
vorbildlich, prototypisch
دیکشنری فارسی به آلمانی